ز دستم بر نمیخیزد که یک دم بی تو بنشینم
به جز رویت نمیخواهم که روی هیچ کس بینم
من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم
بیا که میخنده این دلم جز تو کی قشنگه عشق من دختر کولی
بگو آخه تو چطوری از این دیوونهی عاشق دلمو دزدیدی و بردی
مگه سنگ روی سنگ بند میشه وقتی دل من برات تنگ میشه
بگو نباشی کی واسه قلبم اینقدر عاشق و رومانتیک میشه