من که دیووونتم اینو ثابت کردم بهت ولی آخر سر نشد یکی با من دلت گفتی با منی یو قلبت جا زد تهش چرا قلبت برام تاریک بود هر شبش ترو خشکو سوزوند قلب بی منطقت بگو دیگه نیاد سمت من اون دلت واسم کاری نداشت بشم یکی مثل خودت باهات راه اومدم اما نفهمید دلت ترسیدم از هرچی اومد سرم آخر تقصیر خودم بود داشتم تورو باور دیر فهمیدم حالت بی من میشه بهتر هر روزمو واسه لبخند تو دادم این زخمای کاری حک میشه رو قلبم من ترسم از این بود تو دور بشی از من بساز یه قصه خودت بگو دیوونه بود بگو. یک ذره هم به فکر من نبود ترسیدم از هرچی اومد سرم آخر تقصیر خودم بود داشتم تورو باور دیر فهمیدم حالت بی من میشه بهتر هر روزمو واسه لبخند تو دادم این زخمای کاری حک میشه رو قلبم من ترسم از این بود تو دور بشی از من