مراببوس مرا ببوس براي آخرين بار توروخدا نگهدار كه ميروم بسوي سرنوشت بهار ما گذشته گذشته ها گذشته منم به جستجوي سرنوشت در ميان طوفان هم پيمان با قايقران هااا گذشته از جان بايد بگذشت از طوفان ها به نيمه شب ها دارم با يارم پيمان هااا كه بر فروزم آتش ها در كوهستان ها اه شبه سيه گذر كند ز تيره راه گذر كند نگه كن اي گل من سرشك غم به دامن براي من ميفكن دختر زيبا امشب بر تو مهمانم در پيش تو ميمانم تا لب بگذاري بر لب من دختر زيبا از برق نگاه تو اشك بي گناه تو روشن سازد يك امشب من مرا ببوس……