من دیوونم اونقدر ها دیوونه که نمیشه روش حدی گذاشت این شهرو میگردم کوچه ها خیابون ها از تو ردی نداشت کاش میفهمیدی که این ادم تو قلبش واسه تو یه خونه ای رو ساخت دستاشو ول کردی هر چی که داشت و نداشتو یه جا باخت حالا که قدم هام این شهرو پر کرده یکی ولم کرده همدمم سر درده نمیشه میمیرم بی اون بانوی رویامی تو فکرم باهامی خواسته ی فردامی به جون دوتایی مون حالا که غم دارم دلخوشی ندارم شب تا صبح بیدارم دوای دردام بیا چجوری میتونی به یادم نمونی نداری درمونی دنیام شد سیاه ببین دوباره یاد من به یادِ چشمات می افته یه حال غمگینی که کرده کل شبامو آشفته نم نم بارون میباره و من تنها زیرش راه میرم آخرِ حرفامه بعد از این تو هر حالتی دلگیرم حالا که قدم هام این شهرو پر کرده یکی ولم کرده همدمم سر درده نمیشه میمیرم بی اون بانوی رویامی تو فکرم باهامی خواسته ی فردامی به جون دوتایی مون حالا که غم دارم دلخوشی ندارم شب تا صبح بیدارم دوای دردام بیا چجوری میتونی به یادم نمونی نداری درمونی دنیام شد سیاه