زود خودتو برسون که دارم از دست میرم
تو کجایی که دارم با هودیت عکس میگیرم
کاش یباره دیگه باز میگفتی دوسم داری تو بیداری
با چشای پر خون جلو آینه میشینم
من خودمو کنارت توی زندان میبینم
زخم تنتو ببین که افتاده رو قلبم پر دردم
عاشقی یا که بیماری اسمشو هر چی که میزاری
پای تو میمونم با هر سختی
پر میشه دلم از شادی چون پای حرفات وایسادی
راهی نیست دیگه تا خوشبختی
رویامو تو این قفس برشگردون بدون ترس
بهم قول داده بودیا حواست هست؟
وقتشه دیگه برگردی آخه خون به دلم کردی
خیلی تنگه دلم چجوری بگم
عکس تو نمیخوام باشه روی تک تک دیوارا
تا نفس میکشم یجوری بیا
رویامو تو این قفس برشگردون بدون ترس
بهم قول داده بودیا حواست هست
رویامو تو این قفس برشگردون بدون ترس
بهم قول داده بودیا حواست هست؟
در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید
