امید خدائی همان نور اوست: هر آنچه در اوست از آن صور اوست: نهج البلاغه ندا می دهد: چو بوی امید از خدا می دهد: در این دشت چو مردان راد :مقام عل را بیاور بیاد : علی را ولی کرد خداوند ما : تا ازآن ولایت دهد پند ما : مرید حضرت شاهان چون اوئیم : به جز وصف رخ پاکان نگوئیم: دل من بود خانه خوبان غیب: به هر ملت که باشد ازآن غیب : علی یک مراد جهان پرور است :ملامات آدم ازآن خاطر است : جهان دانی چرا درقیل وقال است : به سوی حضرت صاحب کمال است :کمال ما هنوز وصف جمال نیست : جمال هست، ولی افسوس کمال نیست: به خاطر بیاور علی را مدام:کلامش دهد پند افزاید مقام: بگوئی که به یاد علی نام است پاک: عبیر ملائک دهد آب و خاک: